متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


gh59
gh59
۱۳۹۵/۰۶/۲۰

arezoo58 :
تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مند کردی مسوولی

مسوولی در برابر اشک هایش،

در برابر غمهایش،

در برابر تنهاییش،

...

اگر روزی فراموشش کردی دنیا به یادت خواهد آورد...

لایک

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۵/۲۳

یه بار هم میخواستم

با اکیپ بچه هایی که

میرن کوه آشغال جمع میکننبرم

که بابام گفت

از اتاق خودت شروع کن.

دوستهات هم بگو بیان.

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۵/۲۳

همیشه فکر میکنم یه چیزی تو یخچال هست و من ازش بی خبرم!!!
ولی هرچی میگردم پیداش نمی کنم....
شماچطور؟

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۵/۲۳

همه مان افرادی معمولی هستیم

خسته کننده ایم،شگفت انگیزیم،همه مان خجالتی هستیم،شجاعیم،قهرمانیم،بی پناهیم

ولی فقط به روزش بستگی دارد.

vahid2727
vahid2727
۱۳۹۵/۰۵/۲۳

واژه آزادی را ، با پسوند و پیشوند ، ناکارا و نابود نکنیم

آنان که به علم خود عمل نکنند مریض را مانند که دوا دارد و به کار نبرد.

دانشگاه تمام استعدادهای افراد ، از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند .

آنکه نگاه و سخن اش ، لبریز از شادیست ، در دوران سختی نیز ، ماهی های بزرگتری از آب می گیرد .

خوشبین اظهار میدارد که ما در بهترین دنیای ممکنه به سر می بریم و بدبین بیمناک است که نکند سخن او راست باشد

ya2120110
ya2120110
۱۳۹۵/۰۵/۲۳

خدایا! چقدر با تو بودن را دوست دارم

تمام لحظه هایی که با تو سپری می کنم؛

آن دقائق کوتاهی که برای صحبت با تو می گذارم،

حتی آن لحظه های سردرگم و پر از فکر و خیال را با تو دوست دارم

خدای من!



خواندمت پاسخم گفتی

از تو خواستم عطایم کردی

به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی

به تو تکیه کردم نجاتم دادی

به تو پناه آوردم کفایتم کردی

vahid2727
vahid2727
۱۳۹۵/۰۵/۱۹

هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی خواهی شنید که کوهها و دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراس خاصی نیایش می کنند

arezoo58
arezoo58
۱۳۹۵/۰۵/۱۹

تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مند کردی مسوولی

مسوولی در برابر اشک هایش،

در برابر غمهایش،

در برابر تنهاییش،

...

اگر روزی فراموشش کردی دنیا به یادت خواهد آورد...

ya2120110
ya2120110
۱۳۹۵/۰۵/۱۴

به یمن میلادت، ذره ذره نور می‏شویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل می‏بندیم تا در

روز مقدس تولد تو با دست‏های پاکت تطهیر شویم.

masih11
masih11
۱۳۹۵/۰۵/۱۲

حالا که رفته ای
پرنده ای آمده است
در حوالی همین باغ روبرو
هیچ نمی خواهد،
فقط می گوید:
کو کو ...