متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    ..

  • تعداد نظرات : 5
  • ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
  • نمايش ها : 106

یادمه هشت سالم بود 

یه روز از طرف مدرسه بردنمون کارخونه تولید بیسکوییت

ما رو به صف کردن و بردنمون تو کارخونه که خط تولید بیسکویت رو ببینیم

وقتی به قسمتی رسیدیم که دستگاه بیسکویت میداد بیرون

خیلی از بچه ها از صف زدن بیرون و بیسکویتایی که از دستگاه میزد بیرون رو ورداشتن و خوردن

من رو حساب تربیتی که شده بودم میدونستم که اونا دارن کار اشتباه و زشتی میکنن

واسه همین تو صف موندم 

ولی آخرش اونا بیسکویت خورده بودن و منی که قواعدو رعایت کردم هیچی نصیبم نشده بود

 

الان پنجاه سالمه ،اون روز گذشت ولی تجربه اون روز بارها و بارها تو زندگیم تکرار شد

خیلی جاها سعی کردم که آدم باشم و یه سری چیزا رو رعایت کنم 

ولی در نهایت من چیزی ندارم و اونایی که واسه رسیدن به هدفشون خیلی چیزا رو زیر پا میذارن از بیسکوییتای تو دستشون لذت میبرن

 

از همون موقع تا الان یکی از سوالای بزرگ زندگیم این بوده و هست که خوب بودن و خوب موندن مهمتره یا رسیدن به بیسکوییتای زندگی؟

اونم واسه مردمی که تو و شخصیتت رو با بیسکوییتای توی دستت میسنجند!!!!!!! 

پرویز پرستویی

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


fateme96
ارسال پاسخ
شهاب
ارسال پاسخ

Fereshteh :
{h}
{40}

ممنونم فرشته جان
مرسی از حضورت

Fereshteh
ارسال پاسخ
شهاب
ارسال پاسخ

16Ftm :
سركارگر خط توليد كجا بوده؟


16Ftm
ارسال پاسخ

سركارگر خط توليد كجا بوده؟