اگر قادر نیستی خود را بالا ببری ؛
همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را با ببری ...
( ع ش )

نامم را پدرم انتخاب کرد ،
نام خانوادگی‌ام را اجدادم !
دیگر بس است ؛
راهم را خودم انتخاب میکنم

ﻪ ﻣﺎﻫﯽﻫﺎﯼ ﻗﺮﻣﺰ ﻏﺒﻄﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﻡ !

ﺩﺍﻣﻨﻪﯼ ﺣﺎﻓﻈﻪﺷﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺣﺪ ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺳﺖ ، ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺳﻠﺴﻠﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺭﺍ ﭘﯽﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﻨﺪ !

ﺁﻥﻫﺎ ﻫﻤﻪﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ، ﻫﺮ ﺑﺎر ... ﻭ ﻣﺎﺩﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻘﺺ ﻭ ﻣﻌﻠﻮﻟﯿﺘﺸﺎﻥ ﺑﯽﺧﺒﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺣﺘﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺧﻮﺷﯽﺍﺳﺖ !

ﯾﮏ ﺟﺸﻦ، ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﺤﺮ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ...

آدم هر جا باشه عادت می‌کنه و دیگه براش سخته از اونجا بره ...
نحوه فکر کردن هم بعد از مدتی عادت میشه و دیگه عوض کردنش سخته !
من دیگه کشیش نیستم اما همه‌ش بی‌آنکه خودم بفهمم دعا می‌خونم ...

شعر زیبای نظامی گنجوی دروصف پیامبر

ای شاه سوار ملک هستی

سلطان خرد به چیره دستی

ای ختم پیمبران مرسل

حلوای پسین و ملح اول

ای کار مرا تمامی از تو

نیروی دل نظامی از تو

سر خیل توئی و جمله خیلند

مقصود توئی همه طفیلند

" ـهَمیشِهـ ـاوُنیـ ـکِهـ ـتُو ـخیالِتِهـ، ـبیخیالتهـ "

گفتند چند سال داری ؟!!!!!!

گفتــــــــم :

روزهای غمناک زندگی ام را خط بزنی

هنــــــــــــــــــــــــــــــــــــوز .....

کودکم

5+