توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
این رو ز ها هوای دلم انقدر بارانی است که رختهای دل تنگیم را فر صتی برای خشگ شدن نیست
عشا قا نه ام .
اهل همین کوچه ی بن بســـــت کـناری
که تو از پنجره اش پای به قلـــــــــب من ِ دیوانه نهادی
تو کجــا ؟ کوچه کجــا ؟ پنجره ی باز کجـــا
من کجــا ؟ عشق کجــا ؟ طاقتِ آغاز کجــا
تو به لبخند و نگاهی
منِ دلداده به آهـــی
بنشستیم
تو در قلــــب و
منِ خسته به چاهی
گُنه از کیست
از آن پنجره ی باز
از آن لحظه ی آغاز
از آن چشـــــــــــــم ِ گنه کار
از آن لحـــــــظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شـــــــــــب مهتاب
تو را تنگ در آغــــــــــوش بگیرم .....
نظرات دیوار ها
آبادی دل برای تو آباد است از یاد نبر دل حقیرم ای دوست
در این دل من همیشه یادت یاد است . . .
لایک
بسیارزیبا، ممنونم
یادت نرود که یاد تو در یاد است
آبادی دل برای تو آباد است از یاد نبر دل حقیرم ای دوست
در این دل من همیشه یادت یاد است . . .
لایک