توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
توى کلاس بازیگری که مارلون براندو هم در اون بود ،
از کلاس خواسته شد نقش مرغ هایی رو بازی کنن
که قراره یه بمب بیفته رو سرشون .
اکثر افراد کلاس با وحشت شروع کردن به قدقد کردن !
اما مارلون براندو سر جای خودش نشسته بود و
وانمود می کرد که داره تخم میذاره !
وقتی استلا آدلر استادش دلیل این رفتارش رو پرسید
براندو گفت : " من یه مرغم ! بمب چه میدونم چیه ؟ "
.
.
.
.
.
.
.
تفاوت انسانها در نوع اندیشیدن آنها به قضایاست ..
نظرات دیوار ها
لایک
لایک
لایک
عالی
لایک
لایک
لایک
لایک
خروس که تخم نمیذاره
باباش خبر نداره
با کفش پاره پاره
وقتی میرفت جمعع میرفت
درضمن،زمین تپه چاله داره:d
پس نگو فلانی باید ادای مرغ دراره
میازار موری که تو سوراخ نمیرفت ننه فدای دست و پای بلوریش بره
داماد بلد نبود چش بذاره میگفت سُک سُک
))))
من خروسم
خروس که تخم نمیذاره
باباش خبر نداره
با کفش پاره پاره
وقتی میرفت جمعع میرفت
درضمن،زمین تپه چاله داره
با این شکمی که در اورده هر چنتا بخای میتونه
مرسی فرشته {38}
❤
مرسی
مرسی
بازیگر باید الکی ادا در بیاره:دعوا
ماهم سر کلاس بازیگریمون هزار بار مثل خانومای باردار راه رفتیم
مردیم مگه؟هااااان؟؟؟؟؟
ادای واقعی ِ مرغ همینه دیگه . که ندونه بمب چیه تو خواستی الکی ادای مرغو در بیاری تخم بذار چیکار اون بنده خدا داری
❤
جالب بود
مرسی فرشته
جالب بود
زورت میرسه بیا بزن
شکم دراوردی پسرم شکمممممم{12}
میزنمتاااا
بازیگر باید الکی ادا در بیاره:دعوا
ماهم سر کلاس بازیگریمون هزار بار مثل خانومای باردار راه رفتیم
مردیم مگه؟هااااان؟؟؟؟؟
مثشون راه نرفتی که
شکم دراوردی پسرم شکمممممم
خیلی حرف بی ربطی زد
بازیگر باید الکی ادا در بیاره
ماهم سر کلاس بازیگریمون هزار بار مثل خانومای باردار راه رفتیم
مردیم مگه؟هااااان؟؟؟؟؟
لایک
❤❤❤❤❤