بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
مــــــــــــن ! . . :)
- تعداد نظرات : 8
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۵/۲۵
- نمايش ها : 220
میدونی ؟
از یه جایی بعد دوره ی اینجور عشقا میگذره ؛
فلان ریمل و فلان خط چشم و کدوم لباسم با کدوم شالم سِته ؟
و وقتی نشستم رو به روش دستمو چه جور بذارم زیر چونم ؟
با کدوم زاویه بخندم که بیشتر دلش بلرزه !
قشنگ بودن خوبه ها ؛
ولی تهِ تهش اونی میمونه که داغون و خسته و لِهِتَم دیده .
عرق ریزونِ تابستون با ارایش ریخته و موهای فرخورده و صورت خیس و کلافه ،
باهاش دوئیدی ،
باهاش خندیدی ،
باهاش غـُر زدی به هرچی گرما و آفتاب کوفتیه !
و برف ریزونِ زمستون
با صورت سرخ و سفید پیچیده شده لای شال گردن که ازش
فقط دو تا چشم مونده ، دلت گرم شده کنارش .
میدونی ؟
آدم مگه چی از این دنیا میخواد
جز اینکه یه نفر داغون و له و خستشو هم بخواد ؟
که داغون و له و خسته هم که باشه بتونه باهاش بخنده
و مهم نباشه اگه ریملش ریخته
یا رنگ رژش رفته یا لباسش لک شده
و با معشوقه های با پرستیژ توی کتابا زمین تا آسمون فرق داره !
آدم ته تهش تنهاییشو با اونی تقسیم میکنه
که خیالش راحته کنارش هرجوری هم که باشه ، " خودشه " ..
وگرنه خیابونا پره از آدمایی که انگار ،
بازیِ " کی از همه قشنگتره ؛ من من من من " راه انداختن .
حالا تو با آرومترین صدایی که از خودت سراغ داری بپرس
" کی از همه ی دنیا بیشتر منو میخواد ؟ "
به شرفم قسم ،
اگه بلندتر از همه داد نزدم : " مــــــــــــن ! "
نازنین هاتفی
مرسی از همه
لایک
من
لایک
واقعا زیبا بود
موافقم
Good