کاش می شد در زمان عاشقی
عشق را در هر کجا فریاد زد
در زمان گیر دار زندگی
لحظه ها را یک به یک احساس داد
کاش می شد در شمار لحظه ها
عشق بی قید و قفس را یاد کرد
در حضور گرم و پرشور دو دست
لذت با هم شدن را یاد کرد
کاش می شد در کنار یکدگر
از حصار این مکان آزاد شد
- جنسیت : مرد
- سن : 32
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : هیکل زیبا
- اندازه قد : 1.80
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : خاکستری
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : تفریحی میکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کاردانی
- نوع رشته : فنی و حرفه ای
- درآمد : متوسط
- شغل : baba barghi
- وضعیت کار : آزاد
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : هیچکدام
- خدمت : معاف
- شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
- درباره من : shenidan key bovad manande didan
- علایق من : mashinam
- ماشین من : 206
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : ammmm makaraniye mamani
- ورزش مورد علاقه : koshti
- تیم مورد علاقه : ...
- خواننده مورد علاقه : khodam
- فیلم مورد علاقه : x man
- بازیگر مورد علاقه : hame
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : بد جنس
- فریاد من : چقد خوردیم پــــــــــــــــس گـــردنـــی!!!
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : دی
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
10 سال پيش
milad2222
10 سال پيش
sepide_naderi
عاقا جدیدا رفته بودیم واسه داداشم خواستگاری
دیدیم عروس نشسته خیلی ریللللللللکککککککککس با شلوار لی و تیشرت.
انقده پررو بود همش سیخ تو چشای هممون نگاه میکرد
مامانم توگوشم گف خوبه والا نه شرمی... نه حیایی... نه... همین جوری داشت میگف که
یهو دیدیم عروس با چادر از آشپزخونه چایی به دست اومد سلام کرد. !!!!!!!!
در بهت و حیرت بودیم که ....
هیچی دیگه فهمیدیم اون داداش عروس بوده!!!!
10 سال پيش
sepide_naderi
یه روز انگشته با دماغه دعواشون
میشه دماغه میگه دیگه بهت
جنس نمیدم..!
حال بهم زنم خودتی...!