متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - mahshid66

  • جنسیت : زن
  • سن : 36
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : کارمند
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : فراری
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : من بسیارمهربان-یکم مغرورولجباز بسیارخاکی ودوس دارم نیمه گمشده زندگیموپیداکنم
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : ماکارونی
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : علیزاده
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : مهربون
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : فروردین
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

میدونی . . . .
بعضی آدما هستن که دقیقا مثل سوراخهای کمربند میمونن
تو زندگیت هستن ولی هیچ وقت بدردت نمیخورن .
خخخخخخخخخ
پشت کامیون نوشته بود خمارتم رفیققققققققق
ولی ننوشته بود کدوم رفیق
آخه رفقا واسه چن چیز رفیق میشن
پول
ناموس
موقیعیت
که منم کلا از رفیق بیزارم لطفا مزاحم نشویدددددد

10 سال پيش

ـراژدی این نیست که تنها باشی، بلکه این است که نتوانی تنها باشی...!

10 سال پيش



چشم ها را بستم و زیر باران رفتم

ای جان ، بوی “خـــدا” می آید !

@}; -@} ;-

10 سال پيش

low batteryآدمـــــها مثـــل مـــوبـــایل ها نــــدارند

اکثــــرا بـــدون اخـــطار قبلـــی...

خـــــیلی نــــــاگـــــهــانی ... تـــمـــام میـــشـــونـــــد ....!!!

10 سال پيش

در شهری که بوی عید نیست ...
چه فایده ...
جوانه ی درختان ...
نور خورشید ...
لباس نو ...
من تنها با تو عــــــــــید را می خواستم ...

10 سال پيش

عاقبت ازدواج با شوهر برنامه نویس

شوهر: سلام،من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خريدی؟
شوهر: Bad command or File name
زن: ولی من صبح بهت تاکيد کرده بودم!
شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel
زن: خوب حقوقتو چيکار کردی؟
شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.
شوهر: Sharing Violation, Access Denied
زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا يک تصميم اشتباه بود.
شوهر: Data Type Mismatch
زن: تو يک موجود بدرد نخور هستی.
شوهر: By Default
زن: پس حداقل بيا بريم بيرون يه چيزی بخوريم.
شوهر: Hard Disk Full
زن: ببينم ميتونی بگی نقش من تو زندگی تو چيه؟
شوهر: Unknown Virus Detected
زن: خب مادرم چی؟
شوهر: Unrecoverable Error
زن: و رابطه تو با رئيست؟
شوهر: The only User with Write Permission
زن: تو اصلا منو بيشتر دوست داری يا کامپيوترتو؟
شوهر: Too Many Parameters
زن: خوب پس منم ميرم خونه بابام.
شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed
زن: خوب گوشاتو بازکن، من ديگه بر نميگردم!
شوهر: Close all Programs and Logout for another User
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فايده نداره، من رفتم.
شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer