متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - jingolak

  • جنسیت : مرد
  • سن : 36
  • کشور : ایران
  • استان : یزد
  • شهر : یزد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : فندقی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : تفریحی میکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : نمیخواهم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : متوسط
  • شغل : آزاد
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : دیگر
  • دید سیاسی : چپ و اصلاح طلب
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : من هر لحظه عاشقم

    پسری با مرام

    نمیدونم چرا دختر ا عاشقم میشن ریا نشه ولی میگن دوسم دارند

    مغرور به تمامه معنا
  • علایق من : من عاشق گوش کردنه آهنگم با صدای بلند با سرعت بالا یه جورایی عاشقه گاز دادن

    عاشقه کل انداختن بادخترا مخصوصا تو رانندگی

    پایه ی رفاقت

    کلا یه جورایی تو این دنیا نیستم برای خودم هستم

    بامرامم اینو بقیه میگن
  • ماشین من : 206
  • آدرس وبلاگ : بابا بچه قرتی ندارم
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : ...
  • اپراتور : تالیا
  • نماد ماه تولد : مهر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

.

یکی اومده بهم پی ام داده

دلم میخواد بمیرم ..

مرتیکه مگه من عزراییلم ….؟؟ برو بمیر …..!

.

10 سال پيش

یاﺭﻭ ﻣﻴﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ , ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ زنش لخته ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﻮﺣﻴﺎﻁ ﻭﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ! ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﻴﮕﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ ﻛﻴﻪ ؟!
ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺑﻮﺭﻳﺤﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ (:
ﺑﻌﺪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﻳﻪ ﻣﺮﺩ ﻟﺨﺖ ﺭﺩ ﺷﺪ !
ﻣﻴﮕﻪ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻳﻦ ﻛﻲ ﺑﻮﺩ؟؟!
ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﺎﺑﺎﻃﺎﻫﺮﻋﺮﻳﺎﻥ (:
ﺷﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﻳﻪ ﻧﻮﺭ ﭼﺮﺍﻍ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ
ﺻﻮﺭﺗﺶ !
ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﺎﺷﻮ ﺧﺎﻧﻢ ..
ﺷﻴﺦ ﻓﻀﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻮﺭﻱ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ
)))))))))

11 سال پيش

نحوه درس خواندن شیرازیا
ای که بلدم
ایم که مهم نیس
ایم طولانیه نمیاد
اووم که ایشالو نمیاد
ایم که تقلب میکنم
آخیش تموم شد
عامو بیو تا بریم باغ )))

11 سال پيش

ﻳﻪ ﺭﻭﺯ میخوام ﺑﺮﻡ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﭘﻮﻝ ﺗﻤﺎﻡ پنجشنبه ﻫﺎیی ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﻭ ﺑﮕﻴﺮﻡ كثافطا

11 سال پيش

همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند ...

به جز مداد سفيد...

هيچ کسي به او کار نمي داد...

همه مي گفتند :

تو به هيچ دردي نمي خوري ...

يک شب که مداد رنگي ها...

توي سياهي کاغذ گم شده بودند...

مداد سفيد تا صبح کار کرد...

ماه کشيد...

مهتاب کشيد...

و آنقدر ستاره کشيد که

کوچک وکوچک و کوچک تر شد...

صبح توي جعبه ي مداد رنگي...

جاي خالي او...

با هيچ رنگي پر نشد....................... .

5+++