متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - iman059

iman059
2306
  • جنسیت : مرد
  • سن : 43
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : تفریحی میکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : engineer
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : نمی دونم
  • علایق من : نمی تونم
  • ماشین من : رنو
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : کلم پلو
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : استقلال
  • خواننده مورد علاقه : لئونارد کوئن
  • فیلم مورد علاقه : The Shawshank Redemption
  • بازیگر مورد علاقه : دنزل واشنگتن
  • کتاب مورد علاقه : کلیدر
  • حالت من : خجالتی
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : اسفند
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 53089_headhs158d71fddx3a21e35hehfnk8jpekto3k.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

یادش بخیر…
یه معلم داشتیم تو کلاس میگفت شغل ما، شغل انبیاست
منم اومدم خود شیرینی کنم
گفتم انبیا که همشون چوپانی میکردن !
نه گذاشت، نه برداشت گفت منم دارم همین کارو میکنم دیگه گوسفند
“خدا حفظش کنه زیادی رک بود…”

+5


9 سال پيش

من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار
از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم...
قبل این که مامان بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن!

9 سال پيش

وقتی می میرید نمی فهمید که مرده اید. تحملش فقط برای دیگران سخت است.
بی شعور بودن هم مشابه همین وضعیت است ...

9 سال پيش

به محض اینکه رازی میان دو عاشق به وجود آید, به محض این که یکی فکرش را از دیگری پنهان کند, جذابیت عشق از میان میرود و سعادت ویران میشود. خشم, بی انصافی, حتی شیطنت, قابل گذشتند, اما پنهان کاری عنصری بیگانه وارد عشق میکند که ماهیت آن را تغییر میدهد و پلاسیده اش میکند.

9 سال پيش

تـــاحالا شـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ــ ــ ــ ـבه؟؟؟



http://www.hamkhone.ir/member/6306/blog/view/131328/


9 سال پيش

گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم
گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم
گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم
گفتا که تلخی های می گر نا گوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم ، آنرا گوارا می کنم
گفتا چه می بینی بگو ، در چشم چون آیینه ام
گفتم که من خود را در آن عریان تماشا می کنم
گفتا که از بی طاقتی دل قصد یغما می کند
گفتم که با یغما گران باری مدارا می کنم
گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که ارزانتر از این من با تو سودا می کنم
گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می کنم