متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - hafez519

hafez519
سلامممممممممممممممممممممممم
1329
  • جنسیت : مرد
  • سن : 26
  • کشور : ایران
  • استان : آذربایجان غربی
  • شهر : نقده
  • فرم بدن : هیکل ورزشی
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : اسپرت
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : با خانواده
  • اجتماع : خيلي اجتماعي
  • زبان : فارسی
  • برنامه مورد علاقه : برنامه هاي ورزشي
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : میخواهم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : معرکه
  • شغل : دانشجو
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : ندونی بهتره
  • علایق من : فوتبال فوتسال
  • ماشین من : فعلا ندارم
  • آدرس وبلاگ : هه
  • غذای مورد علاقه : همه چی
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : barca
  • خواننده مورد علاقه : شادمهر و ارشاد
  • فیلم مورد علاقه : جنگی و عاشقانه(شهرزاد)
  • بازیگر مورد علاقه : ترانه علیدوستی
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : سلامممممممممممممممممممممممم
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

7 سال پيش

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود

دربند نگاه او گرفتار نبود

من عاشق و او زعشق من بیخبر است

ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....

7 سال پيش

خداوندا...

رو به سوی تو آمده ام...

و دستهایم را بر شاخه های بلند ابدیت تو آویخته ام...

ای خدای بلند مرتبه... اى صاحب عزت و سلطنت... اى بزرگ مقام... اى مقتدر...

دیر زمانیست که چشمه ی چشمانم

جوشیدن آغاز کرده اند...

می جوشند...سر ریز می شوند و سکوت در من موج میزند...

واژه هایم خشکیده اند...

آخر تو بگو...

تو بگو...

که چه نیازیست به این واژه های مسخ شده در مقابل تو...

که تو خود خدایی....

دانایی...

شنواى هر صدایی...

عالم به هر پنهانی...

چه بگویم به تو؟

که تو خود میدانی نانوشته ها و نا گفته ها را...

به تو پناه آورده ام... به تو که پشت و پناه هر بی پناهی... به تو که تکیه گاه هر آنی

که رو به سوی تو آورد...

پروردگارا...

ای بخشنده...ای مهربان...ای کریم...ای رحیم....ای حکیم

به تو پناه آورده و روی گردانده ام

از هرچه غیر توست...

و زبان باز نکرده ام برای غیر تو...

و تسلیم شده ام بر آنچه مقدر گردانی مرا ،

که تو مقدر میکنی بهترین ها را...

خداوندا...

به تکیه گاه خداوندیت سخت محتاجم

و جز تو نیست مرا تکیه گاهی در این روزهای سخت

که بی تو چگونه تاب بیاورم سختی

این امتحان را؟

چگونه بمانم بر دو پای خویش؟

که این پاها جز به خواست و لطف تو توان ایستادن هم ندارند...

مباد رو سیه بازگردم از این روزها... از این امتحان....

که بی تو امیدی نیست در من....