پروفایل کاربر - ghazal71

دیگر دلم نه باران را میخاهد نه اسمان نه ستاره

دیگر نه زمان وگذرش را حس میکنم

ونه اطرافیانم را

فقط چشمانم را به حسرت انچه از دست دادم

میبندم

واشکهایم را فرو میغلطانم

دیگر نه دلم برای کسی تنگ میشود و نه حساب تاریخ و روز را دارم

وقتی می ایم دیگر منتظر برگشت نیستم

دیگر شادی برایم معنای لبخند تصنعی و خشک ودروغینم هست

دیگر فهمیدم

خدا انسان را دوست ندارد

فهمیدم خیلی تنها هستم تنها تر از انچه فکرش را میکردم

دیگر واقعیت تلخی را که سالهای سال به امید روشناییش میدویدم

برایم اشکار شده

ومن دیگردلی برای زیستن ندارم
+5

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

من مخاطب خاااااااااص میخوام
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هل نده خب خیلی خب، قول میدم به تو هم فکر کنم...
عه عه موی همدیگرو می کشید... : |
ولش کن چنگش نزن
دعوا کاره زشتیهههههههههه.
.دخترا باهم دوست باشین..
.بیخیال اصن نخواستم

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا