متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - elena179

  • جنسیت : زن
  • سن : 27
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 29948_head6rcam1kj5uhrg7eq7vbc1ea5drfqcay8r1.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

8 سال پيش

خیلی وقته عادت کردم
که دیگه به کسی عادت نکنم
چون بعضــعیــا
با تمام وجودشون بی وجودن!

8 سال پيش

نوشتم بی" تـو" غمگینم ،
........ نوشتم بی" تـو" افسرده ،
مرا با این صفت ها هم ،
........ تجسم کردی و رفتی .

نوشتم بعد" تـو" شبها ،
دل من ماندِه و غمها ،

"تـو" با غمهای این شبها ،
....... تفاهم کردی و رفتی .

شنیدی عشق در قلبم ،
عمیق و بی نهایت بود ،

گمانم بر دل کوچک ،
....... ترحم کردی و رفتی .

نوشتم بین صد واژه ،
مرا پیدا کن و برگرد ...
میان شعرها اما ،
.... مرا گم کردی و رفتی ....

8 سال پيش

ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻨﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﻨﺮ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﻮ ؛ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻤﺎﻥ !
ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻮ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ
ﺩﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺗﭙﯿﺪﻥ
ﻭ ﺗﭙﯿﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﻏﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ
ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﺷﺐ
ﺷﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ
ﻭ ﺑﺴﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻫﺎﯾﺶ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺯﯾﺒﺎﺋﯿﺶ
ﻭ ﺯﯾﺒﺎﺋﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺧﺪﺍﯾﺶ
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...

8 سال پيش

+5
49

8 سال پيش

رفتن هم حرف عجیبی است ، شبیه اشتباه آمدن است !

8 سال پيش

دنیابرات چه سخته وقتی غریبه باشی ، وقتی عزیزی داری ولی پیشش نباشی.

تو این دنیا تو این عالم ، میون این همه ادم ، ببین من دل به کی دادم ، به اون کس که نمی خوادم ، دلم شیشه دلش سنگه ، واسه سنگه دلم تنگه . .