متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - barzan

  • جنسیت : مرد
  • سن : 26
  • کشور : ایران
  • استان : کرمانشاه
  • شهر : کرمانشاه
  • فرم بدن : هیکل ورزشی
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : طلایی
  • رنگ چشم : آبی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : فنی و حرفه ای
  • درآمد : خوب
  • شغل : fast food
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : سنی
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : 405
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : پرسپولیس..بارسلونا...بایرن مونیخ
  • خواننده مورد علاقه : خودم و دوستم
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : خوشحال
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : شهریور
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 32883_head198hnp96b555pc1uo963tppd5mkbr9ug9s.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

جایی که به ناحق کاخی بر افراشته مشود خانه های زیادی ویران میشود...

http://www.hamkhone.ir/member/25955/blog/view/91762--/

10 سال پيش

مرا به تختم ببندید و تنهایم بگذارید
هر چقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید ...
من دارم او را ترک میكنم!!!

وبلاگ جدیدم:http:amir5619.blogfa.com

خوشحال میشم بیای و نظر بدی نفس

10 سال پيش

meisam7p :
تمام خوبـــــی حس مالکیت اینه که

از کسی که دوسش داری بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟

و اون بدون معطلی بگه فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو…

5+

بسیار زیبا

10 سال پيش

تمام خوبـــــی حس مالکیت اینه که

از کسی که دوسش داری بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟

و اون بدون معطلی بگه فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو…

5+

10 سال پيش

نامزد غضنفر:اينقدر مى خوامت که دوست دارم تو بغلت بميرم
غضنفر: تو رو بخدا برو بغل ننت بمير واسه ما مشکل درست نکن

10 سال پيش

چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد .

چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت :

به گردنت بزنم یا به لبت ؟

چوپان گفت : آیا سزای خوبی این است ؟

مار گفت : سزای خوبی بدی است …
و قرار شد تا از کسی سوال بکنند ، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند .
روباه گفت :
من تا صورت واقعه را نبینم نمی توانم حکم کنم , برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند ، مار به استمداد برآمد و روباه گفت :
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود …