متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - anaheta

  • جنسیت : زن
  • سن : 31
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : استقلال،سرور هر چی لنگیه
  • خواننده مورد علاقه : tik taak
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : خونسرد
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : تیر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

کاش می شد در زمان عاشقی
عشق را در هر کجا فریاد زد
در زمان گیر دار زندگی
لحظه ها را یک به یک احساس داد
کاش می شد در شمار لحظه ها
عشق بی قید و قفس را یاد کرد
در حضور گرم و پرشور دو دست
لذت با هم شدن را یاد کرد
کاش می شد در کنار یکدگر
از حصار این مکان آزاد شد

10 سال پيش

تو که می آیی

پنجره ای باز می شود

پرده بی رنگ دلتنگی

کنار می رود

آرام میان جانم

خانه می کنی

10 سال پيش

قلبي دارم خسته از تپيدن مــــي گــــويــنــد ســـــاده ام ..!
مـــي گـــويـــنـــد تــــو مــــرا با يــك نــگــاه ..
يـــك لبـــــخـنـــد .. بــه بــازي ميـــــگيــــري ..!
مــــــي گـــــوينــــد تـــرفنــدهـــايت ، شـــيطنـــت هــــايت ..
و دروغ هايــت را نمــي فهمــم .. مــــي گويند ســاده ام ..!
اما مــــــــن فـــــقــــــط ساكــــــــتم هميـــــــــن!
درد فرآوان دارم و آنــــها ايــــن را نمـــــــيفــــهمنــــد ..!!

10 سال پيش

آموخته ام که وابسته نباید شد
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى
واین لعنتى نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام !

10 سال پيش

حرفایت شبیه برف اند!
از آن برف های بی موقع که
نزدیک بهار می بارد و فقط،
جان شکوفه های درختان را می گیرد!

10 سال پيش

توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست

پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه

اما اگر همراهی باشه که تنهات نذاره

بی انتها بودن جاده آرزوت میشه...