متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - aloshka

aloshka
چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
595
  • جنسیت : زن
  • سن : 38
  • کشور : ایران
  • استان : مازندران
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : مهربون
  • فریاد من : چه شود به چهره زرد من نظری برای خدا کنی که اگر کنی همه درد من به یکی نظاره دوا کنی
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : خرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

زندگی کن ، حتی اگر بهترینهایت را از دست دادی
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد...

10 سال پيش

امشب برای گریه ام یک شانه میخواهم که نیست ، در این خرابات جهان یک خانه میخواهم که نیست ، در غربت چشمان تو تنهاییم آواره شد ، در وصف این نامردمان یک واژه میخواهم که نیست...

10 سال پيش

ماسه ها فراموشکارترین رفیقان راهند! پا به پایت می آیند، آنقدر که گاهی سماجتشان در همراهی حوصله ات را سر میبرد، اما کافی است تا اندک بادی بوزد یا خرده موجی برخیزد تا برای همیشه از حافظه ضعیفشان رد پایت پاک شود!..ما از نسل ماسه نیستیم! از نسل صدفیم.. صدفهایی که به پاس اقامتی یک روزه تا دنیا دنیاست صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه میکنند...

10 سال پيش

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه
می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم
می گه : ببین دیگه بقیه چقدر خنگن

10 سال پيش

با کلی شوق و ذوق رفتم خونه
می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم
می گه : ببین دیگه بقیه چقدر خنگن