روزقیامت نیکی هایمان را به محبوب ترین فرد زندگیمان نخواهیم داد اما مجبور می شویم همان نیکی ها
را به کسی بدهیم که از اومتنفر بودیم وغیبتش را کردیم !!!
گناه مخصوصاً حقّ الناس اوج حماقت است نه زرنگی، زرنگی بندگی خداست
- جنسیت : مرد
- سن : 28
- کشور : ایران
- استان : لرستان
- شهر : دررود
- فرم بدن : هیکل ورزشی
- اندازه قد : 1.90
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : مشکی
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : بدم میاد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : دکتری
- نوع رشته : معارف و الهیات
- درآمد : عالی
- شغل : طلبه
- وضعیت کار : دانشجو
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : میانه رو
- خدمت : معاف
- شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
- درباره من : تو زورخونم و تو حوزه هم هستم
- علایق من : خدا ، رسول ، علی
- ماشین من : ندارم
- آدرس وبلاگ : ندارم
- غذای مورد علاقه : شیر و نون و خرما
- ورزش مورد علاقه : ورزش زورخانه ای
- تیم مورد علاقه : تیم ملی ایران
- خواننده مورد علاقه : همایون شجریان
- فیلم مورد علاقه : هزاردستان-پهلوانان نمیمیرند
- بازیگر مورد علاقه : جمشید مشایخی
- کتاب مورد علاقه : قرآن
- حالت من : خسته
- فریاد من : علی خدا نیست اما از خدا جدا نیست
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : تیر
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید:
موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه کشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست.
سلام
روز بخیر
حتما بیایید
پشیمون نمیشید
http://www.hamkhone.ir/member/80819/blog/view/215690/
روزی از مولا علی (ع) سوال میکنند که مالک اشتر چقدر شجاع است ؟
مولا در جواب میفرمایند:
مالک آنقدر شجاع است که اگر در شب پای خود را بر روی بدن یک شیر ماده بگذارد و شیر بر وی نعره زند ، مالک حتی پلک هم نمیزند !
آنوقت از مالک میپرسند که تو با این همه شجاعت ، تا به حال ترسیده اى ؟!
مالک میگوید:
در جنگ صفین بود که مولا علی (ع) فرمودند: پسرم ابوالفضل امروز به میدان میرود .
من رو به مولا کردم و گفتم: در جنگاوری و دلاوری ابوالفضل (ع) شکی نیست، اما جنگ احتیاج به تجربه دارد و اگر شما اجازه دهید من خود به میدان بروم .
مالک ادامه میدهد ؛ بعد از گفتن این حرف ، عباس بن علی چنان نگاهی به من انداخت که من برای اولین بار در عمرم ترسیدم . . .
السلام علیک یا قمر منیر بنی هاشم ابالفضل العباس (ع)
یا امیرالمومنین(ع)
یا نوازش کن سرم را یا مرا سیلی بزن ...
در دو صورت گر رسد دستت به من، می بوسمش ....