متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - aaa111

aaa111
اول افرینش خرد را شناس .....ضامن جان است و ان را سپاس
512
  • جنسیت : مرد
  • سن : 35
  • کشور : ایران
  • استان : کرمان
  • شهر : کرمان
  • فرم بدن : هیکل ورزشی
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : فندقی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : عالی
  • شغل : ازاد
  • وضعیت کار : آزاد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : کارم خیلی درسته....اهل ورزش...کوه...موسیقی...سازمم سنتوره...............................................................
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : 206
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : هوازی
  • تیم مورد علاقه : ///////////////////////
  • خواننده مورد علاقه : بابک جهانبخشیان..شجریان....همای
  • فیلم مورد علاقه : بر باد رفته
  • بازیگر مورد علاقه : اقای بازغی
  • کتاب مورد علاقه : کتابهای اوشو
  • حالت من : خوشحال
  • فریاد من : اول افرینش خرد را شناس .....ضامن جان است و ان را سپاس
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 34028_heada2cd9s1nhx55cumv55dsrvqebuy1tnhten.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

یارو لباسای عیدشو گذاشته زمین ازشون عکس گرفته
بعد زیرش نوشته دیدید چقدر بهم میان؟؟؟؟!!!!!!
خدایا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من رفتم اسید بخورم....

10 سال پيش

من دلم می خواهد ...

خانه ای داشته باشم پر دوست ،

کنج هر دیوارش ...

دوستهایم بنشینند آرام

گل بگو گل بشنو ...

هر کسی می خواهد ،

وارد خانه پر عشق و صفایم گردد

یک سبد بوی گل سرخ ...

به من هدیه کند ...

شرط وارد گشتن ...

شست و شوی دلهاست

شرط آن داشتن ...

یک دل بی رنگ و ریاست ،

بر درش برگ گلی می کوبم ،

روی آن با قلم سبز بهار ...

می نویسم ای یار ...

خانه ی ما اینجاست ...

تا که سهراب نپرسد دیگر ،

"خانه دوست کجاست " ... !

10 سال پيش

هشیارشدیم از اینکه مستیم
رفتیم و در میکده بستیم

با خود به سخن چنین نشستیم
ما باده نخورده ایم و مستیم

مسجد سر راه از آن گذشتیم
بر روی درش چنین نوشتیم

در میکده هم خدای بینی
با مرد خدا اگر نشینی

10 سال پيش

از باده عشق مست مستم امروز
وز شوق وصال .می پرستم امروز

تامست ز باده وصالت گردم
صد توبه بسته را شکستم امروز

10 سال پيش

در این زمانه عهد شکن ...کو دوست که عاقبت نگردد دشمن...تنهایی را از انجا گرفتم دامن...که دوست نبیندم به چشم دشمن...

10 سال پيش

ای دوست گر ببرد سیل فنا خانه عمر .......................................................دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست....