متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - Rezvan73

Rezvan73
2904
  • جنسیت : زن
  • سن : 27
  • کشور : ایران
  • استان : ایلام
  • شهر : ایلام
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای روشن
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : خوب
  • شغل : ول میگردم بی کار نمونم
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : man az pesaraye dorogh go badam miad
  • علایق من : mashinam
  • ماشین من : 206
  • آدرس وبلاگ : یارو به توچه
  • غذای مورد علاقه : ماکارونی
  • ورزش مورد علاقه : اسب سواری
  • تیم مورد علاقه : پرسپولیس
  • خواننده مورد علاقه : انریکه
  • فیلم مورد علاقه : تایتانیک
  • بازیگر مورد علاقه : بهرام رادان
  • کتاب مورد علاقه : رمان
  • حالت من : مهربون
  • فریاد من : عشقای مجازی ممنوع
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : اسفند
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 34884_headgx78cp8ntfhmophxcujq69kp8y938ypfmo.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

دقت کردین سریال در حاشیه پشت صحنش خنده دار تر از خود سریاله؟

.

9 سال پيش

خدایا.خدایا...ازمیلیاردها میلیاردنفر که افریدی یک نفرومیخوام ایا زیاده

+5

9 سال پيش

سلام
چالش
همخونه
بدو بیا
منتظرماااااااا
منتظر حضور پر نظرت هستم

http://www.hamkhone.ir/member/74676/blog/view/196887-girl-----sad/

9 سال پيش

ای مهربان من

من دوست دارمت

چون سبزه های دشت، چون برگ سبز درختان نارون

معیارهای تازه ی زیبایی

با قامت بلند تو سنجیده می شود.

زیبایی عجیب تو معیار تازه ای ست،

با غربت غریب فراوانش مانند شعر من

ای شعر بی قرین!

ـ و این تفاخر از سر شوخی ست

نازنین.

9 سال پيش

هی رفیق !

ماندگار باش نه یادگار!
من یادگاری زیاد دارم

+5

9 سال پيش

حقیقت دارد

تو را دوست دارم

در این باران

می خواستم

تو ...

در انتهای خیابان نشسته باشی

من عبور کنم

سلام کنم

لبخند تو را

در باران می خواستم

می خواهم

تمام لغاتی را که می دانم برای تو

به دریا بریزم

دوباره متولد شوم

دنیا را ببینم

رنگ کاج را ندانم

نامم را فراموش کنم

دوباره در آینه نگاه کنم

ندانم پیراهن دارم

کلمات دیروز را

امروز نگویم

خانه را برای تو آماده کنم

برای تو یک چمدان بخرم

تو معنی سفر را از من بپرسی

لغات تازه را از دریا صید کنم

لغات را شستشو دهم

آنقدر بمیرم

تا زنده شوم...