متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - Navidaliabadi

  • جنسیت : مرد
  • سن : 31
  • کشور : ایران
  • استان : خراسان جنوبی
  • شهر : خضری دشت بیاض
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی ارشد
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : کار ورز هستم
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : چپ و اصلاح طلب
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : به موسیقی کلاسیک و خوشنویس علاقه دارم.بعضی وقتها ویولن میزنم ولی نه به صورت حرفه ای .
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : خجالتی
  • فریاد من : تنهایی
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 102718_headppyxc9hue297gce3cbstjge29rvmh4k1k.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

7 سال پيش

روزگاری بیدی را شکستند

به نامردی تبر بر ریشه اش بستند

ولی افسوس همانهایی شکستند

که رورزی زیر سایه اش می نشستند

+5


7 سال پيش

گوش هایم را میگیرم
چشم هایم را میبندم
زبانم را گاز میگیرم
ولی حریف افکارم نمیشوم
چقدر دردناک است فهمیدن!!!

7 سال پيش

بگذار تا شیطنت عشق
چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید
هر چند ان جا جز رنج و پریشانی نباشد
اما ...
کوری را به خاطر ارامش تحمل مکن
" دکتر شریعتی "

7 سال پيش

همیشه از فاصله ها گله داریم
شاید یادمان رفته که در دفتر مشق کودکیمان هم برای فهمیدن کلمات
کمی فاصله لازم بود !

7 سال پيش

کدام دست آنچنان دوست خواهد بود که خنجر را نه تا دسته که تا دست در سینه بنشاند.
هوشنگ گلشیری

7 سال پيش

بـــاور کن
آن قــــــدر ها هــــم سخت نیست،
فهمیـــدن اینکــــه
بعضی ها می آیند کـــه :
نماننـــــــد!
نباشـــــــند!
نبیـنــــنـد!
و تـــــــو،
اگــــر تمامی ِدنیا را هــــم حتی بـــه پایشان بریزی
آنها تمامی ِبهانــه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها
بهانــــہ ای پیدا کنند
کـــــہ :
بــــروند،
دور شـــونــــــد،
کــــہ : "نـــمانند اصلا"
پـــس بــــه دلت بسپار،
وقتـــــی از خستگی هایِ روزگار
پناه بردی بــــه "هر کسی"
لااقل
خـــــوب فکر کن ببین
از سر علاقـــه آمده
یا از سر ِ ... !!!
تا دنیایت پر نشــــــود
از دوست داشتن هایِ پر بــُـــغض
کـــه دمار از روزگارت درآورد !!!
نبودنش را تحمل کن، رفتنش را طاقت بیاور...
اما نگذار آنقدر خوار و ذلیل شوی، که:
محبت و عشق را گدایی کنی...
"عشق" حرمت دارد,,,,,,,
در دلت نگهش دار...