متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - Mahsa1995

Mahsa1995
---------
5452
  • جنسیت : زن
  • سن : 29
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : معرکه
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : چپ و اصلاح طلب
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : خسته
  • فریاد من : ---------
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

ندارد برگ گل طاقت هجوم خشکسالی را

کسی دیگر نمیفهمد غم دستان خالی را

در این دنیای وانفسا که شیطان حکم میراند

دریغا درد انسان را که میفهمد که میداند

*****

شراره آتش عصیان گرفته دامن ما را

بیا و با نگاه خود بگیر از ما بد ما را

بیا مگذار روح ما اسیر دیو و درد ماند

مخواه این روح سرگردان همیشه پشت سد ماند

سوار مرکبی از نور بیا با بیرق توحید

بگیر از ما شب ما را به تیغ شعله خورشید

{واسه حضرت مهدی (عج)}

10 سال پيش

0 0 0

مــَنطقے حرف زدלּ با بــَعضے ﮩـا،

حــَتے از پوشیدלּ دمپایے انگشتے

با جوراب ﮩـــَم ســَخت تــَره !

kamran_123456789

10 سال پيش

اگر روزی رسد دستم به دامانت

کنم جان را به قربانت

ولی بی لطف و احسانت چگونه

شوم ناخوانده مهمانت چگونه

*
اگر روزی رسد دستم به دامانت

کنم جان را به قربانت

ولی بی لطف و احسانت چگونه

شوم ناخوانده مهمانت چگونه
*
تو معبود منی بگذار داد از دل بگیرم

پناهم ده که بر سقف حرم منزل بگیرم

تو دریایی و من تنها غریق مانده در باران

تو فانوس رم شو تا ره ساحل بگیرم

*
اگر روزی رسد دستم به دامانت

کنم جان را به قربانت

ولی بی لطف و احسانت چگونه

شوم ناخوانده مهمانت چگونه
*
در این بازار بی مهری به دیدار تو شادم

تو شادم کن که سوز غم برآمد از نهادم

تو میگفتی صدایم کن ز سوز سینه هر شب

صدایت میزنم اما رسی آیا به دادم
*

کمک کن تا ابد تنها به تو عاشق بمانم

به کوی عاشقی شعر خوش ماندن بخوانم

کمک کن تا ابد تنها به تو عاشق بمانم

به کوی عاشقی شعر خوش ماندن بخوانم

به کوی عاشقی شعر خوش ماندن بخوانم
...

10 سال پيش

حجم خالی سکوتم با ترانه پر نمیشه

خلوتم با خاطرتت عاشقانه پر نمیشه

تو نگاه آیینه گم شد همه بود و نبودم

همه ترانه هایی که برای تو سرودم

عاشقه رنگه صداتم ولی چشمام پر درده

باغچه دلتنگی من باغی از گلهای زرده

اما وقتی تو نباشی موندنم فقط بهونست

هم صدا با بی پناهی غزلهای عاشقونست

میرمو رو تنه جاده پای من میمونه

جای پای عابری که مقصدشو نمیدونه

10 سال پيش

هرگز منتظر فردای خیالی نباش

سهمت را از شادی های زندگی ٬ همین امروز بگیر . . .

10 سال پيش

مثل بارون جنس رویا
ولی حرفات آسمونی

شعر تو قصه دریا
عکس خوبت مربونی

با تو تا اون سر دنیا آسمونا زیر پامه
بی تو اما دور ابرا امتداد گریه هامه

بی تو خسته گنگ و زخمی
بی تو شبهام بی نسیمه

وحشت بی تو پریدن
تلخی دلواپسیمه

بی تو خسته گنگ و زخمی
بی تو شبهام بی نسیمه

وحشت بی تو پریدن
تلخی دلواپسیمه

همه وادل همه شیدا
من ولی عاشق ترینم

با تو من اوج ستاره
بی تو هیچم کمترینم

طعم حرفات طعم بارون
حرف لب هات همزبونی

بین این همه مسافر
تویی که برام میمونی