متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - M_Vahshi

M_Vahshi
روزی زندگی از آزردن من و تو خسته خواهد شد ... !
1093
  • جنسیت : مرد
  • سن : 34
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : انتخاب كنيد
  • فریاد من : روزی زندگی از آزردن من و تو خسته خواهد شد ... !
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : اسفند
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 40746_head4rjqpn28jhk2teegc4s4y5f3stu8pgckzk.png
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

کاش واژه ای صمیمی و نفیس بودم و تو 1000 بار مرا بر لب می آوردی. کاش 1 قطره از باران بهار بودم و در خون ارزشمند تو پنهان میشدم. کاش کتابی بودم که به گاه فراقت مرا میخواندی و در سطر های سیاهم راه میرفتی. کاش خوشه ی انگوری بودم رها شده در باد و مستی را از تو می آموختم. ساده نیست با جاده ها و درختان از کنار تو رد شدن و حروف الفبا را در زنبیل های کهنه جا گذاشتن. ساده نیست بهشت را در 1 تکه سیب دیدن و فرشته ها را صدا زدن و جوابی نشنیدن. همیشه یکی باید سایه ها را بردارد و میان فصل ها بدود. آینه را در آغوش میگیرم و دنبال تنهایی های گمشده ام میگردم. برای دیدن تو 1000 سال زیر باران می ایستم بی آنکه پلک بزنم. بی آنکه چتر گریانم را لحظه ای ببندم. کهکشان را کنار میزنم تا ابرو هایت را ببینم. دلتنگ کدام روزی؟ بیا ستاره ها و آسمان ها را بشماریم و مقابل خانه های بی پلاک بایستیم و برای به دنیا آمدن آرزو هایمان دعاکنیم.

9 سال پيش

تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم
من را به من نبودن محکوم نکن!
من همانم که درگیر عشقش بودی!
یادت نمی آید!؟ من همانم!
حتی اگر این روزها هردویمان بوی بی تفاوتی بدهیم!

9 سال پيش

گاهی نبايد هي باخود تكــ ـــ ــرار كرد حرف‌ها را!

فكر هم نبايد كرد!
اصلا هيچ كاري نبايد كرد ...
حتی نبايد نوشت!
بايد ...
سكوت كرد
عميقا سـ ــــ ــكوت كرد ...
5+

9 سال پيش

چشمانت . .

با من چه میکند . .

وقتی که نگاهم میکنی . .

چنان دلم از شیطنت نگاهت میلرزد . .

که حس میکنم چقدر زیباست . .

فدا شدن برای چشمانی تمام دنیاست

9 سال پيش

خسته ام!

نه این که کوه کنده باشم. نه ...!

دل کنــــــــــده ام!

5+