متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - M_Sh7

آینده رو ما اجاره دادیم و به جاش خونمون و یه جا مفت خریدیم....
1803
  • جنسیت : مرد
  • سن : 29
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : 1.90
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • رنگ مو : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : هرروز میکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : نمیخواهم
  • وضعیت سواد : دکتری
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • شغل : alLaF
  • درآمد : معرکه
  • وضعیت کار : بیکار
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : خيلي اخمو
  • درباره من : از هیچکسو هیچیز جز خدا ترس ندارم
    مغرور
    پررو
    شیطون..
    تو حیوونا هم خیلی گرگارو دوس دارم...خیـــــــلی
  • علایق من : اول و آخر خدا

    داش کوچیکم

    فوتبال -->هدف زندگیم

    استقلال-فرهاد مجیدی
    ماشین بازی و
    لایی کشی و
    کلا این حرفا
    البته سرش سوخت دادما )
  • ماشین من : t0 rahe
  • آدرس وبلاگ : :))
  • غذای مورد علاقه : lazania
  • ورزش مورد علاقه : f0otball
  • تیم مورد علاقه : S.S **
  • خواننده مورد علاقه : HO3EIN-Sadegh-Quf-Fadaei-sogand-justina-bahram-shayea-bigrez-Aein-.....
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : ----
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : انتخاب كنيد
  • فریاد من : آینده رو ما اجاره دادیم و به جاش خونمون و یه جا مفت خریدیم....
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : آذر
  • تعداد اخطار : انتخاب كنيد
  • دلیل اخطار : انتخاب كنيد
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

+5
رفیقای کار کـُن
دلمــون تنگــه حاجی...!

9 سال پيش

بابام اس فرستاده: " هــلـو، ســاعت 7 دم در حاضر باش میام دنبالت!!! "
منم فکر کردم ازش عاتـو گرفـتم جو گرفـت جواب دادم:
بـاشـه شفـتـالوی مـن، بلوز خـوشگلمو می پوشم میام عجیجم!!!

بعد بابام جواب داد: اسکلِ بی شعور, هـلـو یعـنی سلام، عاخه تـو کی می خوای آدم شی؟ 30 سالت شد. من چـه گناهی کردم کـه تو پسرم شدی؟؟؟ :l+5

9 سال پيش

خاطرات خیلی عجیبن
گاهی اوقات می خندیم
به روزایی که گریه می کردیم
گاهی گریه می کنیم به
یاد روز هایی که می خندیدیم…

9 سال پيش

اعتماد!!!!


روزها يكی پس از ديگری به پايان

می رسند...

و در پی روزها

عمر من...

خسته نباشی سرنوشت....!

می بينی؟!

دست در دستان تو

تمام راه را بيراهه رفتم

شنيدم كسی ميگفت:

چشمانت را ببند!

اعتماد كن...

به قيمت تمام روزهای رفته

چشم هایــم را بستم...

اعتماد كردم...!

بهای سنگينی داشت اعتماد !

روزی...

چشمانم را باز كردم؛

چيزی به نام " عشـــــق "

در راهِ همپا شدنِ با تو

به تاراج رفته بود!