متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - InjaShabNist

InjaShabNist
همیشه بهت میگفتم دلم میخواد خوشحالت کنم ، چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه …
264
  • جنسیت : مرد
  • سن : 35
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 2.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : پرشیا
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : تراکتور
  • خواننده مورد علاقه : امیر علی
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : اخمو
  • فریاد من : همیشه بهت میگفتم دلم میخواد خوشحالت کنم ، چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه …
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

☆❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤☆

◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠

بوﮮ هجرتــــ می آید ...

باید امشبــــ برومــ ...

باید امشبــــ ،

چمدانـﮯ را کـﮧ بـﮧ اندازه ی پیراهن تنهایـﮯ من جا دارد ،

بردارمــ و بـﮧ سمتـﮯ برومــ ...

رو بـﮧ آن وسعتـــ بـﮯ واژه کـﮧ همواره مرا مـﮯخواند ...

کـَفشـــ ـهایم کـــو ؟!

( سـٌهرابـــــ )



◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠◠◡◠◡◠◡◠

❤❤❤ My New Blog ❤❤❤

◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣
❧❣ پـرنـده ی مهـاجـِر ❧❣

http://www.hamkhone.ir/member/1785/blog/view/54964/

نظــــــرتـون واســَـم مهمـــه ...
◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣◥◣

ᄽᄽᄽධღ ❺✦ ღධᄿᄿᄿ
▁▔▁▔◥ⓜ.ⓖⓗ◤▔▁▔▁

☆❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤♡☆✯❤☆
2

10 سال پيش

روزی دست این کلاغه ک اخر قصه ها به خونش نرسید و میگیرم می برم در خونشون .

مادرش که اومد دم در بهش میگم : بیا این توله سگت رو جم کن از خیابونا با این بچه داریت )