متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - Gisoa

  • جنسیت : زن
  • سن : 25
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : طلایی
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : ناجور خوشگل شیطون لجباز پارکور کار صدام خوبه ووووو..... اوف زیاده
  • علایق من : موزیک رقص اسکیت.....
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : دی
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

7 سال پيش

✿ لعنت به دنیایی که...

✿ باید خیانت کنی

✿ تادیوانه ات باشند؛

✿ باید دروغ بگی

✿ تا توفکرت باشند؛

✿ باید مدام رنگ عوض کنی

✿ تادوستت داشته باشند؛

+5

7 سال پيش

سلام

7 سال پيش

ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ،...!
ﻣﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻨﺞ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﻪ خیال ﻣﯽ‌ﻧﺸﯿﻨﻢ ...
ﻭ ﺷﻌﺮ ﺩﺍﻍ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﻢ ...
ﻭ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺻﺎﻣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺸﺎﻥ ﺭﺍ ...
ﺑﺎ ﻓﻨﺪﮐﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ... !

7 سال پيش

نوشت: دوستت دارم
خودم با چشمهاى خودم ديدم
پيغامش را باز كردم،"نقطه" بود...
زيرِ نقطه نوشته شده بود:
edited
هميشه نوبتِ من كه ميشود،علم پيشرفت ميكند!

7 سال پيش

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم
زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم



چون صدف مانده تهی سینه ام از گوهر عشقی
ساز کن ساز غم امشب، که سراپا همه گوشم



کم ز مینا نیم ای دوست که گردش بزدایی
دست مهری چه شود گر بکشی بر بر و دوشم



من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی
که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم



تا به وقت سحرم چون گل خورشید برویی
دیده صد چشمه فرو ریخت به دامن شب دوشم



بزمی آراسته کن تا پی تاراج قرارت
تن چون عاج به پیراهن مهتاب بپوشم



چون خم باده دراین شوق که گرمت کنم امشب
همه شادی همه شورم، همه مستی همه جوشم



تو و آن الفت دیرین، من و این بوسه شیرین
به خدا باده پرستی، به خدا باده فروشم.