متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - 21siamak

21siamak
1458
  • جنسیت : مرد
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کاردانی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : آزاد
  • وضعیت کار : آزاد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : من شوخ طبعم ولی از بینظمی و بدقولی بدم میاد
  • علایق من : آدمای روراست رو دوست دارم
  • ماشین من : 206
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : همه چی
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

این طور قبول نیست !

چشم هایت را زمین بگذار !

بیا دست خالی بجنگیم …

5+

10 سال پيش

رشد نیلوفر در مرداب

اثبات این نکته است ...

میتوان در بدترین شرایط بهترین بود.

..........................

بلاگ جدیدم : داستانک ،در کشتی زندگی، با خدا بودن بهتر از نا خدا بودن است…

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/85312/

دوست عزیزم ، خوشحال میشم عطر خوشبوی حضورتو در بلاگم داشته باشم ، تشکر

10 سال پيش

هـر کســی را کــه ایــن روزهــا مـیبــینـی دم از تــنـهــایی میـزند چــه ظـالــمــانه نادیـده گـرفتـیــم خــدایــی را کـــه در ایــن نــزدیـکیستــــ...

❤ ▬▬+❺ ▬▬❤

10 سال پيش

یادت برایم
همانند قصه سیگار پیرمردیست
که سالهاست میگوید نخ آخر است …

10 سال پيش

لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهميدم!

10 سال پيش

زن: میشه توی کار باغچه کمکم کنی؟ مرد: تو فکر کردی من باغبانم؟ زن: میشه توی تعمیر دستگیره در کمکم کنی؟ مرد: تو فکر کردی من نجارم؟ بعد از ظهر مرد از سر کار بر میگردد و میبیند همه چیز درست شده است ... ... مرد: کی دستگیره در رو درست کرد و باغچه را رو به راه کرد؟ زن: مرد همسایه. و در ازاش ازم خواست یا یک همبرگر بهش بدم یا یک لب! مرد : حتما تو به او همبرگر را دادی؟ زن: تو فکر کردی من گارسون رستورانم؟